اگه پایه ای بیا تو

????khodet chi fekr mikoni

اگه پایه ای بیا تو

????khodet chi fekr mikoni

دختر برلوسکونی مثل پدر دچار حاشیه های غیر اخلاقی شد

دختر برلوسکونی مثل پدر دچار حاشیه های غیر اخلاقی شد
به گزارش پارس ناز مهاجم برزیلی آث میلان گل هایش در دیدار مقابل اینتر را به دختر رییس باشگاه تقدیم کرد! حدود دو ماه قبل بود که باربارا برلوسکونی پس از اینکه در باشگاه میلان دارای سمت مدیریتی شد، در ورزشگاه سن سیرو حضور یافت تا بازی این تیم را از نزدیک تماشا کند. در همان بازی الکساندر پاتو درخشید تا مورد تشویق بی حد و وصف دختر مالک باشگاه میلان قرار بگیرد.
 

از همان جا بود که ذهنیت رابطه دختر نخست وزیر ایتالیا با مهاجم برزیلی تیم میلان بوجود آمد؛ تا اینکه در دربی دو شب قبل باز هم باربارا برلوسکونی به ورزشگاه سن سیرو آمد و از کنار زمین به تشویق پاتو پرداخت.

خبر تلخی برای فوتبال + عکس

در جریان مسابقه اوساسونا – والنسیا جواد نکونام بازیکن ایرانی اوساسونا در یک صحنه به شدت مصدوم شد تا سرمربی تیمش مجبور شود او را تعویض کند.

به گزارش تکناز، این اتفاق در دقیقه 77 رخ داد و بازیکنی که به جای نکونام وارد زمین شد، گل تساوی تیمش را زد. هنوز از میزان و شدت مصدومیت جواد نکونام خبر دقیقی منتشر نشده است.

خبر تلخی برای فوتبال + عکس - www.taknaz.ir

ادامه مطلب ...

زن میلیاردری که اصلا سواد ندارد + عکس

زن میلیاردری که اصلا سواد ندارد + عکس - www.taknaz.ir
 
به گزارش تکناز به نقل از اینوستورز، بر اساس آمار ارائه شده در کتاب رکوردهای گینس «آگاتا کریستی» مقام اول در میان پرفروش‌ترین نویسندگان جهان را دارد. از آثار منتشر شده این نویسنده بیش از یک میلیارد نسخه در جهان به زبان انگلیسی منتشر شده و قریب به یک‌ میلیارد دیگر به 103 زبان زنده دنیا ترجمه شده و به فروش رسیده است. این نویسنده یکی از محبوب‌ترین نویسندگان جهان است که بر اساس داستان‌هایش سریال‌ها و فیلم‌های داستانی متعددی در جهان تولید شده است.
 
او در دوارن کودکی علاقه زیادی به داستان سرایی داشت و همواره داستان‌هایش را برای گربه خانگی‌اش نقل می‌کرد...مادر «آگاتا کریستی» علاقه‌ای به مدرسه‌های انگلیس در زمان کودکی «آگاتا» نداشته است. او بر این باور بوده که مدرسه‌ها ذهن کودکان را به بیراهه می‌برند و اصولا برای کودکان مفید نیستند.
 
از این رو وی به «آگاتا کریستی» اجازه نداد تا به مدرسه برود. «آگاتا کریستی» نیز از آن جهت که دختری باهوش و بسیار توانمند بود برای فراگیری نوشتن و خواندن از همراهی‌های ندیمه‌اش استفاده کرد و با کمک یک رمان خواندن و نوشتن را تمرین کرد. به این ترتیب با فراگیری سواد نوشتن و خواندن مادر «آگاتا کریستی» کتابخانه‌ای مملو از داستان و رمان را برای او در نظر گرفت و کتاب های متعددی را برای مطالعه در اختیار وی گذاشت.
 
براساس آمار رکوردهای جهانی گینس تا امروز بالغ بر 4 میلیاد دلار از فروش آثار منتشر شده «آگا کریستی» در جهان به دست آمده است. این نویسنده که 66 رمان و چهارده مجموعه داستان کوتاه را به رشته تحریر در آورده است یکی از موفق‌ترین و پرفروش‌ترین زنان نویسنده جهان محسوب می‌شود که آثارش به 103 زبان زنده دنیا ترجمه و منتشر شده است. بیشتر آثار این نویسنده به فیلم های سینمایی و داستانی تبدیل شده است.
 
«قطار چهار و پنجاه دقیقه از پدینگتون»، «قتل در قطار سریع السیر اورینت»و «مرگ در رودخانه نیل» از جمله آثار مطرح این نویسنده است که بر اساس آنها فیلم سینمایی نیز تولید شده است. جایزه ادگار، جایزه مجمع معمایی نویسان آمریکا و جایزه استاد بزرگ داستان‌های جنایی آمریاک از جمله جوایز ادبی معتبری است که در کارنامه ادبی «آگاتا کریستی» موجود است.
 
رمان‌های «شب بی پایان»، «مصیبت بی گناهی»، «جنایت خفته»، «قتل در خانه کشیش»، «به طرف صفر»، «دست پنهان»، «مرگ خانم مگنیتی» و « قتل آسان است» از جمله آثار این نویسنده است که به زبان فارسی نیز ترجمه و روانه بازار کتاب شده است. «آگاتا کریستی» این نویسنده انگلیسی روز دوازدهم ژانویه 1976 در سن 85 سالگی و بر اثر کهولت سن چشم از جهان فرو بست. از او تنها یک فرزند باقی مانده بود که وی نیز در سال 2004 و در سن 85 سالگی درگذشت. در حال حاضر «ماتیو پریچارد» نوه «کریستی» مسئولیت رسیدگی به اموال و مالکیت آثار وی را برعهده دارد. برخی کتاب های آگاتا کریستی در ایران را نشر هرمس منتشر کرده است.
 

مصرف مواد مخدر آخرش یعنی این !! ( تصویری)

مصرف مواد مخدر آخرش یعنی این !! ( تصویری)

به گزارش تکناز مواد مخدر از خانواده متافتامین که در خیابان ها با اسامی شیشه،نخ،کریستال و... شناخته شده است مشکلات زیادی را برای مصرف کنندگان به همراه دارد که تخریب اعضای مختلف بدن به صورت بسیار وحشتناک و دلخراش را در کنار تخریب روان در پی خواهد داشت.شما می توانید در زیر عکس های گرفته شده بین سال های 2005 و 2009 از معتادین به این نوع مواد را ببینید و خود قضاوت کنید.

مصرف مواد مخدر آخرش یعنی این !! ( تصویری) - www.taknaz.ir

ادامه مطلب ...

راه تشخیص زن مجرد

روشهای جالب و خواندنی تشخیص دختران مجرد
در مهمانی ها و کلوب ها زنان متاهل معمولاً علاقه ای به اینطرف و آنطرف نگاه کردن نداشته و به دنبال همراهی برای خود نمی گردند. اما دخترهای مجرد پیوسته مشغول نگاه کردن به اطراف در جستجوی مردی برای همراهی هستند.
 
به شما نگاه می کند و لبخند می زند: نگاه کردن معمولاً جزء اولین علائم علاقه است. و اگر می بینید که زنی شما را عمیقاً نگاه می کند و لبخندی روی لبانش است، به این معنی است که دوست دارد شما را هم امتحان کند. پس جلو بروید. مردمان با مردها در مهمانی صحبت می کند: اگر می بینید که زنی با مردها در فاصله های مختلف صحبت می کند، نشاندهنده ی این است که طالب گفتگو است.
 
جلو رفته و سر صحبت را باز کنید تا بیشتر در مورد او بفهمید. با سایر زوج ها با ناراحتی نگاه می کند: اگر از دور مشغول نگاه کردن به او هستید و می بینید که با ناراحتی به سایر زوج ها نگاه می کند، احتمالاً یاد زمان هایی افتاده است که خود نیز کسی را در کنارش برای همراهی داشته است. اینجاست که شما باید وارد عمل شوید. حرکاتش به خوبی بیان می کند که مجرد است:
 
زبان جسمانی یک فرد خیلی چیزها می تواند در مورد او بازگو کند. مطمئناً اگر زنی متاهل باشد موهای خود را افشان نمی کند و اینقدر به سادگی سمت مردها نمی رود. اگر اینقدر شجاعت دارید که به او نزدیک شوید، جلو رفته و ببینید که زبان جسمانی او چه می گوید: کسی که به صندلی تکیه داده و دست به سینه نشسته است: "جلو نیا وگرنه با پاشنه ی کفشم می کوبم توی صورتت." کسی که به آرامی بازو و پایش را لمس می کند:
 
" بیا با هم صحبت کنیم." زیاد صحبت میکند: اگر مثلاً با یکی از زنان همکارتان شروع به صحبت می کنید، و در یکی از این گفتگوها به شما می گوید که سگی به اسم جولی دارد، آشپزی زیاد می کند، هر هفته به باشگاه می رود، و به کلاس های هنری نیز می رود به این معنی است که مجرد است و همه ی این کارها را برای مشغول نگاه داشتن خود انجام می دهد. معمولاً با دخترها برای گردش بیرون می رود: زنان متاهل اگرچه با دوستان دحترشان هم بیرون می روند اما وقت زیادی را هم برای بیرون رفتن با مردشان صرف می کنند.
 
اگر می بینید که زنی فقط و فقط با دخترها بیرون می رود نشان دهنده این است که مردی برای بیرون رفتن با خود ندارد. رفتاری بسیار دوستانه دارد: تجربه نشان می دهد که زنان متاهل در مقایسه با زنان مجرد رفتاری کمتر دوستانه با سایر مردها دارند. وقتی می بینید که زنی با همه مردها بسیار دوستانه و مهربانانه برخورد می کند، احتمال این وجود دارد که مجرد باشد.

تفاوت زن قدیم وجدید...

لطفا به خانوما بر نخوره !

روحتون شاد بشه !

صبح ساعت ۵
قدیم: به آهستگی از خواب بیدار می‌شود. نماز میخواند و سپس به لانه مرغها میرود تا تخم مرغها را جمع کند
جدید: مثل خرچنگ به رختخواب چسبیده و خر و پف میکند..

صبح ساعت ۶
قدیم: شیر گاو را دوشیده است ، چای را دم کرده است ، سفره صبحانه را با عشق و علاقه انداخته و با مهربانی مشغول بو-سید ن  صورت آقای شوهر است تا از خواب بیدار شود.
جدید: باز هم خوابیده است

صبح ساعت ۷
قدیم: مشغول مشایعت آقای شوهر است که از در خانه بیرون میرود و هزار تا دعا و صلوات برای سلامتی شوهر کرده و پشت سرش به او فوت میکند.
جدید: هنوز کپیده است.

صبح ساعت ۱۱
قدیم: مشغول رسیدگی به بچه ها و پاک کردن لپه برای درست کردن ناهار است.
جدید: تازه چشمانش را با هزار تا ناز و عشوه باز کرده و با دست در حال بررسی جوش های روی کمرش است

ظهر ساعت ۱۲
قدیم: مشغول مزه کردن پلو به جهت تنظیم نمک آن است.
جدید: در حال آرایش کردن با همسایه طبقه بالا در مورد انواع پازیشن های جدید جهت چیز صحبت می‌کند

ظهر ساعت ۱۳
قدیم: در حال شستن جوراب و لباس‌های آقای خانه درون تشت وسط حیاط خلوت میباشد.
جدید: در حال روشن کردن ماشین لباسشویی ، ماشین ظرفشویی و البته غرغر کردن است…

ظهر ساعت ۱۴
قدیم: در حال مالیدن پای آقای شوهر که برای خوردن ناهار به خانه آمده است میباشد. جهت حض جمیل بردن آقای شوهر ، دامن گل گلی خود را پوشیده است.
جدید: در حال انداختن یک غذای آماده درون میکروفر بوده و در همان حال در حال تماشای FashionTV می‌باشد.

ظهر ساعت ۱۵
قدیم: در حال جارو کردن حیاط خانه و تمیز کردن لانه مرغها و بردن علوفه برای گاوشان می‌باشد.
جدید: با یکی از دوستانش به پاساژ صدف برای خرید رفته است.

عصر ساعت ۱۶
قدیم: مشغول شستن پاهای کودکشان است که به دلیل دویدن در کوچه خونی شده است.
جدید: در حال پرو کردن لباس‌های خریداری شده است. در همان حال هم نیم نگاهی هم به شکم خود دارد که جدیداً چاقی را فریاد می‌کشد.

عصر ساعت ۱۷
قدیم: دم در خانه ایستاده است تا آقای شوهر بیاید.
جدید: در لابی نشسته است تا با آقای شوهر به خرید برود.

عصر ساعت ۱۸
قدیم: برای شوهر خود چای آورده و مانند یک خانم کنار شوهرش در حال صحبت با او است.
جدید: از این مغازه به آن مغازه شوهر بیچاره خود را می‌برد.

شب ساعت ۱۹
قدیم: سفره شام را انداخته و شوهر را برای خوردن شام دعوت میکند.
جدید: هنوز در حال خرید است.

شب ساعت ۲۰
قدیم: در حال شستن ظروف شام ، کنار حوض خانه است.
جدید: کماکان در حال خرید است.

شب ساعت ۲۱
قدیم: در حال چاق نمودن قلیان آقای همسر میباشد..
جدید: در رستوران ، پیتزا میل می‌فرمایند.

شب ساعت ۲۲
قدیم: رختخواب ها را پهن کرده است برای خوابیدن . در حال ریختن گل سرخ روی متکای آقای خانه است تا خوش بو شود.
جدید: در حال غرغر کردن بر سر وضعیت ترافیک است.

شب ساعت ۲۳ و ۲۴
قدیم: ….س...ا...ن...س.. و...ر…

جدید: در حال مشاهده ما -هوار-ه هستند ایشون ، لطفاً مزاحم نشوید.

*****داستان سیندرلا به روش امروزی*****

یکی بود ، دو تا نبود ، زیر گنبد کبود که شایدم کبود نبود و آبی بود ، یه دختر خوشگل بی پدر مادر زندگی می کرد. اسم این دختر خوشگله سیندرلا بود که بلا نسبت دخترای امروزی، روم به دیوار روم به دیوار ، گلاب به روتون خیلی خوشگل بود .
سیندرلا با نامادریش که اسمش صغرا خانم بود و 2 تا خواهر ناتنیاش که اسمشون زری و پری بود زندگی می کرد . بیچاره سیندرلا از صبح که از خواب پا می شد باید کار می کرد تا آخر شب . آخه صغرا خانم خیلی ظالم بود . همش می گفت سیندرلا پارکت ها رو طی کشیدی؟ سیندرلا لوور دراپه ها رو گرد گیری کردی؟ سیندرلا میلک شیک توت فرنگیه منو آماده کردی ؟ سیندرلا هم تو دلش می گفت : ای بترکی ، ذلیل مرده ی گامبو ، کارد بخوره به اون شکمت که 2 متر تو آفسایده ، و بلند می گفت : بعله مامی صغی ( همون صغرا خانم خودمون ) . خلاصه الهی بمیرم برای این دختر خوشگله که بدبختیهاش یکی دو تا نبود . .... القصه ، یه روز پسر پادشاه که خاک بر سرش شده بود و خوشی زیر دلش زده بود ، خر شد و تصمیم گرفت که ازدواج کنه . رفت پیش مامانش و گفت مامان جونم ..... مامانش : بعله پسر دلبندم .... شاهزاده : من زن می خوام ..... مامانش : تو غلط می کنی پسره ی گوش دراز ، نونت کمه ، آبت کمه ؟ دیگه زن گرفتنت چیه؟......... شاهزاده : مامان تو رو خدا ، دارم پیر پسر می شم ، دارم مثل غنچه ی گل پرپر می شم .....مامانش در حالی که اشکش سرازیر شده بود گفت : باشه قند عسلم ، شیر و شکرم ، پسر گلم ، می خوای با کی مزدوج شی؟ ....... شاهزاده : هنوز نمی دونم ولی می دونم که از بی زنی دارم می میرم ...... مامانش : من از فردا سراغ می گیرم تا یه دختر نجیب و آفتاب مهتاب ندیده و خوشگل مثل خودم برات پیدا کنم . خلاصه شاهزاده دیگه خواب و خوراک نداشت . همش منتظر بود تا مامانش یه دختر با کمالات و تحصیل کرده و امروزی براش گیر بیاره. یه روز مامانش گفت : کوچولوی عزیز مامان ، من تمام دخترای شهر رو دعوت کردم خونمون، از هر کدوم که خوشت اومد بگو تا با پس گردنی برات بگیرمش ، شاهزاده گفت : چرا با پس گردنی؟ مامانش گفت : الاغ ، چرا نمی فهمی ، برای اینکه مهریه بهش ندی، پس آخه تو کی می خوای آدم بشی ؟ روز مهمونی فرا رسید ، سیندرلا و زری و پری هم دعوت شده بودند . زری و پری هزار ماشاالله ، هزار الله اکبر ، بزنم به تخته ، شده بودند مثل 2 تا بچه میمون ، اما سیندرلا ، وای چی بگم براتون شده بود یه تیکه ماه ، اصلا" ماه کیلویی چنده ، شده بود ونوس شایدم ...( مگه من فضولم ، اصلا" به ما چه شبیه چی شده بود ) . صغرا خانم حسود چشم در اومده سیندرلا رو با خودش نبرد ، سیندرلا کنار شومینه نشست و قهوه ی تلخ نوشید و آه کشید و اشک ریخت . یهو دید یه فرشته ی تپل مپل با 2 تا بال لنگه به لنگه ، با یه دماغ سلطنتی و چشمای لوچ جلوی روش ظاهر شد ....سیندرلا گفت : سلام....... فرشته : گیریم علیک . حالا آبغوره می گیری واسه من ؟ ...... سیندرلا : نه واسه خودم می گیرم .......فرشته : بیجا می کنی ، پاشو ببینم ، من اومدم که آرزوهات رو بر آورده کنم ، زود باش آرزو کن ...... سیندرلا : آرزو می کنم که به مهمونیه شاهزاده برم ...... فرشته : خوب برو ، به درک ، کی جلوی راهتو گرفته دختره ی پررو ؟ راه بازه جاده درازه........ سیندرلا : چشم میرم ، خداحافظ ...... فرشته : خداحافظ .... سیندرلا پا شد ، می خواست راه بیفته . زنگ زد به آژانس ، ولی آژانس ماشین نداشت . زنگ زد به تاکسی تلفنی ولی اونجا هم ماشین نبود . زنگ زد پیک موتوری گفت : آقا موتور دارید؟ یارو گفت : نه نداریم. سیندرلا نا امید گوشی رو گذاشت و به فرشته گفت ؟ هی میگی برو برو ، آخه من چه جوری برم؟ فرشته گفت : ای به خشکی شانس ، یه امشب می خواستم استراحت کنم که نشد ، پاشوبیا ببینم چه مرگته !!!! بلاخره یه خاکی تو سرمون می ریزیم . با هم رفتند تو انباری ، اونجا یدونه کدو حلوایی بود ، فرشته گفت بیا سوار این شو برو ، سیندرلا گفت : این بی کلاسه ، من آبروم می ره اگه سوار این بشم . فرشته گفت : خوب پس بیا سوار من شو !!! سیندرلا گفت : یه آناناس اونجاست فرشته جون ، به دردت می خوره؟ .... فرشته : بعله می خوره .....سیندرلا : پس مبارکه انشاالله . خلاصه فرشته چوب جادوگریش و رو هوا چرخوند و کوبید فرق سر آناناس و گفت : یالا یالا تبدیل شو به پرشیا. بیچاره آناناس که ضربه مغزی شده بود از ترسش تبدیل شد به یه پرشیای نقره ای. فرشته به سیندرلا گفت : رانندگی بلدی؟ گواهینامه داری؟....... سیندرلا : نه ندارم ........ فرشته : بمیری تو ، چرا نداری؟..... سیندرلا : شهرک آزمایش شلوغ بود نرفتم امتحان بدم...... فرشته : ای خاک بر اون سرت ، حالا مجبورم برات راننده استخدام کنم. فرشته با عصاش زد تو کله ی یه سوسک بدبخت که رو دیوار نشسته بودو داشت با افسوس به پرشیا نگاه می کرد . سوسکه تبدیل شد به یه پسر بدقیافه ، مثل پسرای امروزی . سیندرلا گفت : من با این ته دیگ سوخته جایی نمیرم.....فرشته : چرا نمیری؟........ سیندرلا : آبروم می ره....... فرشته : همینه که هست ، نمی تونم که رت باتلر رو برات بیارم ....... سیندرلا : پس حداقل به این گاگول بگو یه ژل به موهاش بزنه . خلاصه گاگول ژل زد به موهاش و با هر بدبختی بود حرکت کردند سمت خونه ی پادشاه. وقتی رسیدند اونجا دیدیند وای چه خبره !!!!! شکیرا اومده بود اونجا داشت آواز می خوند ، جنیفر لوپز داشت مخ پدر پادشاه رو تیلیت می کرد . زری و پری هم جوگیر شده بودند و داشتند تکنو می زدند . صغرا خانم هم داشت رو مخ اصغر آقا بقال راه می رفت (آخه بی چاره صغرا خانم از بی شوهری کپک زده بود ) خلاصه تو این هاگیر واگیر شاهزاده چشمش به سیندرلا افتاد و یه دل نه صد دل عاشقش شد . سیندرلا هم که دید تنور داغه چسبوند و با عشوه به شاهزاده نگاه کرد و با ناز و ادا اطوار گفت : شاهزاده ی ملوسم منو می گیری ؟....... شاهزاده : اول بگو شماره پات چنده ؟........ سیندرلا : 37 ....... شاهزاده در حالی که چشماش از خوشحالی برق می زد گفت : آره می گیرمت ، من همیشه آرزو داشتم شماره ی پای زنم 37 باشه. خلاصه عزیزان من شاهزاده سیندرلا رو در آغوش کشید و به مهمونا گفت : ای ملت همیشه آن لاین ، من و سیندرلا می خواهیم با هم ازدواج کنیم ، به هیچ خری هم ربط نداره . همه گفتند مبارکه و بعد هم یک صدا خوندند : گل به سر عروس یالا ... داماد و ببوس یالا ... سیندرلا هم در کمال وقاحت شاهزاده رو بوسید و قند تو دلش آب شد ( بعد هم مرض قند گرفت و سالها بعد سکته کرد و مرد) سپس با هم ازدواج کردند و سالهای سال به کوریه چشم زری و پری و صغرا خانم ، به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کردند و شونصد تا بچه به دنیا آوردند

بخون ضرر نمیکنی ها ......

بوووووووووووووووووووووق !
- مستقیم ؟
- کجا حاج خانوم ؟
- مستقیم میدون ولی عصر !
- بیا بالا ...

یه خانوم چادری با پسرش سوار میشن ...
میشینن عقب ... یه
خانوم هم میشینه پهلوشون ... دوتا آقا هم رو صندلی جلو ...

- مامان من بستنی میخوام ...
- پسرم من که ۱ ساعت پیش برات بستنی خریدم ....
- نه خیرم ! من بسسستنی میخوام !!!
- عزیزم بهونه نگیر الان میریم خونه ....
- مامان اگه برام
بستنی نخری رفتیم خونه به بابا میگم دیشب چی کار کردی !
- پسرم بزار پیاده شدیم برات بستنی میخرم ...
- نه من الان بستنی میخوام !!!
- آخه الان که نمیشه یه کمی صبر کن ...
- من الان الان میخوام ! ااااار اااااااار !
- حالا که اینجور شد اصلا نمیخرم ....
- باشه منم به بابا میگم دیشب جلوی مهمونا گوزیدی !

یه دفه همه با هم بر میگردن و این زن بدبختو نگاه میکنن و میخندن ...
زن بیچاره هم از شدت خجالت شیش تا رنگ عوض میکنه و به راننده میگه نگه دارین ...
ماشین هنوز واینستاده بود که خانوم دست بچشو میگیره و میخواد از ماشین پیاده شه که
یه موتوری میاد میزنه در عقب ماشینو میکنه ....

راننده هم شاکی پیاده میشه وسط خیابون داد میزنه :

- آخه خواهر من ! منم میگوزم ! شمام میگوزی ! همه میگوزن ! این دلیل نمیشه که شما برینی به ماشین من ....

$$$فرق درس خوندن دخترها و پسرها$$$

 دخترها: 

بعضی از اونا واقعاً می خونند وقتی میرن سر کتاب تا یکی دو ساعت دیگه کلشونو از کتاب بر نمی دارند . عادت دارند زیر مطالب کتاب خط بکشند که بعدا بخونند

 بعضی هاشون هم که مثلا درس می خونند کتاب جلوشونه چشمشون هم روی کتابه ولی حواسشون یه جای دیگست ...

یه عده ای هم هستند که به بهونه اینکه مشکل دارن زنگ میزنند خونه دوستشونو دوستشون هم از خدا خواسته حدود یک ساعت و اندی به طوری که اشک و دود تلفن در میاد برای هم قصه بی بی چساره تعریف می کنند.


  و اما پسر ها:

یا درس نمی خونند یا وقتی می خواند بخونند باید حسش بیاد. وقتی حسش میاد که شب امتحانه ...

 یه کم که درس  خوندند یه موردی پیش میاد و بهش خیره می شوند

و به یه چیزی فکر می کنند بعد انگار که درس خوندند بلند میشند میرن استراحت می کنند بعد از یک ساعت استراحت دوباره میرند میشینند فکر می کنند . وقتی فکرشون تموم شد کتاب را ورق میزنند یه کم براندازش میکنند وزنش می کنند استخاره می کنند برای خودشون تقسیمش می کنند میگند تا ساعت فلان اینقدر می خونم تا ساعت فلان اینقدر بعد میرن استراحت کنند . حین استراحت حسشون  تموم میشه

حال ندارند برند  بخونند ولی چون می دونند فردا امتحان دارند پا میشند میرند سر کتابشون.

همینجور که می خونند هیچی حالیشون نیست چون جای دیگه فکر می کنند(لازم به ذکر است که هیچ وقت در هیچ موقعیتی فکر نمی کنند فقط موقع درس خوندن فکرشون میاد) بعد از نیم ساعت دوباره میرن استراحت، بعد سه ربع استراحت می بینند خیلی دیر شده .دوباره میرنند درس بخونند این بار می خونند یه چیزایی هم یاد میگیرند ولی چیزایی که یاد نمی گیرند را میذارند که فردا از دوستاش بپرسند یه کم به معلمشون فحش میدند می گند اینارو درس نداده . خلاصه آخرش نمیرسند کتاب را تموم کنند فردا میرند میبینند که دوستاشون یه چیزایی می گند که تا حالا به گوششون نخورده بعد اعصابشون خرد میشه اونایی هم که خونده بودند یادشون میره به همین سادگی


چند توصیه برای دخترها که یه پسر گیرشون بیاد****

 

۱) یقه اولین خواستگار رو بچسبید که شاید تنها شتر بخت شما باشه

2) ناز و لفت و لیس رو بذارید کنار.

3) در معرض دید باشید، گذشت اون زمان که می‌گفتن: من اون دختر نارنج و ترنجم که از آفتاب و از سایه

 می رنجم.

4) سن ازدواج رو بیارین پایین، همون 17 یا 18 خوبه. بالاتر که برین همچین بگی نگی از دهن می‌افتین.

5) تموم دوست پسراتونو تهدید به ازدواج کنید، اگه موندن چه بهتر، نموندن دورشون رو درز بکشید.

6) دعای باز شدن بخت رو دور گردنتون آویزون کنید، یه وقت کتابشو دور گردنتون آویزون نکنید که گردن

 لطیفتون کج می‌شه.

7) پسر‌های فامیل بهترین و در دسترس‌ترین طعمه‌ها هستند، رو هوا بقاپیدشون.

8) رو شکل و شمایل ظاهری پسرها زیاد حساسیت به خرج ندید، پسرهای خوشگل، دچار مشکل

هستن...!

9) توی اجتماع فر بخورید، با مردم قاطی شید، با ننه صغرا و بی‌بی عذرا نشست و برخاست کنید، همینا

 هستن که شاه دوماد می‌سازن واستون.

10) یه کم به خودتون برسید، منظورم آرایش و برداشتن زیر ابرو و ریمل و پودر و سایه و کرم شب و روز و

ماسک خیار و فر مژه و خط لب و خط چشم و... نیست. حداقل قیافه یه آدم رو داشته باشید.

11) در پوشش دقت کنید، لباس چسب و کوتاه فقط آدمای بوالهوس رو دورتون جمع می کنه، یه پوشش

 سنگین و اندکی رنگین با حفظ معیارهای دوماد پسند بهترینه.

12) مهمون که میاد قایم نشید، چای ببرید، پذیرایی کنید، خلاصه یه چشمه بیاین که بعله ما هم

هستیم.

13) سعی کنین از هر انگشتتون هفت نوع هنر بباره که مامانه بتونه جلوی در و همسایه قر و قمیش بیاد

 که دخترم قربونش برم اینجوریه و اونجوریه...

14) تا مامانه و باباهه می‌گن دخترمون دیگه وقته عروسیشه مثل لبوی نپخته سرخ نشین و در برید، در

حرکات و سکناتتون این نظر رو تایید کنید و دنبالشو بگیرید.

15) بالاخره اگه خدای نکرده می‌خواین جزو اون یک میلیون و هفت صد هزار دختر بی شوهر نباشید (تازه

 اگه همه پسرای این مملکت دوماد شن، که نمی شن) هر چی دارید، رو کنید، منظورم اعضا و

 جوارحتون نیست منظورم کمالات و هنر مندیاتونه.

عکس های دیدنی از منزل شخصی مستربین

روان سباستین ادکینسون، کمدین معروف انگلیسی را کسی به این نام نمی‌شناسد. اما نام مستربین شهرت زیادی در سراسر دنیا دارد.

این کمدین انگلیسی با حرکات شیرین و به یادماندنی، نویسنده هم هست و بخش زیادی از آثار شناخته‌شده‌اش مانند همین داستان‌های مستر بین را خودش می‌نویسد.

او در سال ۱۹۵۵ در دورهام متولد شد. والدینش کشاورز بودند. برادر بزرگتر او یک اقتصاددان برجسته معروف در اروپاست.

ادکینسون در دانشگاه نیوکسل مهندسی الکترونیک خواند و سپس در رشته تئاتر ادامه تحصیل داد. او در سال ۱۹۹۰ ازدواج کرد و اکنون دو فرزند دارد.

ثروت تقریبی او ۱۰۰‌میلیون پوند تخمین زده ‌شده‌ است. او علاقه زیادی به ماشین دارد و حتی مجموعه‌ای از ماشین‌های قدیمی را جمع‌آوری کرده ‌است.
تصاویری که می‌بینید خانه او را در روستایی در شمال انگلستان نشان می‌دهد

عکس های دیدنی از منزل شخصی مستربین  www.taknaz.ir

ادامه مطلب ...

ببر طلایی بنگال با این دختر چه کار دارد؟ + عکس

این عکس نفس گیر لحظه ی فوق العاده ای را نشان می دهد که یک ببر سرش را خم کرده و پنجه هایش را روی دستان یک دختر کوچک گذاشته است.

به گزارش تکناز : عکاس آن «دریک دانیلز» از ببر بنگال طلایی ۱۶۸ کیلویی که از کودکی خوشش آمده و روبروی او به دیوار شیشه ای تکیه کرده، عکس انداخته است.


وقتی این ببر که اسمش را «تاج» گذاشته اند سرش را به سمت کودک خم کرده آقای دانیلز دوربینش را آماده کرده و منتظر بوده که ببر رو به شیشه خرناس بکشد.


این ببر به جای نعره کشیدن به سمت کودک به آرامی پنجه اش را مقابل دست دختربچه گذاشته است.


www.taknaz.ir - ببر طلایی بنگال با این دختر چه کار دارد؟ + عکس

اما در نهایت تعجب، ببر سرش را در آغوش گرفته و پنجه اش را مقابل دست کوچک گذاشته پس از آن صورتش را درست مقابل صورت کودک به شیشه چسبانده است.

ادامه مطلب ...

شرایط عجیب یک خانم برای ازدواج

شرایط عجیب یک خانم برای ازدواج

شرایط عجیب یک خانم برای ازدواج

 

یکی از تازه‌ترین استفتائات از آیت‌الله مکارم شیرازی سوال خانمی است که نظر آیت‌الله مکارم شیرازی را را نسبت به شروط مورد علاقه او برای عقد ازدواج جویا شده است.

 

به گزارش قانون این خانم، شروط را در اینترنت دیده است و پس از مشورت با دوستان خود، آن را با خواستگار خود هم مطرح نموده است اما پس از موافقت خواستگار با این شروط، محضردار از تایید این شروط و ثبت عقد ازدواج خودداری کرده است.متن سوال این خانم و پاسخ آیت الله مکارم شیرازی چنین است:

 

بنده از اینترنت شرایطی را در مورد ازدواج دیدم که خیلی خوب و عادلانه هم بود و من از آنها پرینت گرفتم و به دوستانم هم نشان دادم و آنها هم تایید کردند که شرایط بسیار خوبی است و می‌تواند برای دختری که قصد ازدواج دارد بسیار مفید باشد برای همین با خواستگارم مطرح کردم و او هم پذیرفت ولی وقتی رفتیم محضر، محضردار که یک روحانی هم بود گفت اکثر این‌ها شرایط خلاف شرع هستند و به درد نمی‌خورند و حتی به تمسخر گفتند که شاید هر کس این‌ها را نوشته قصد دست انداختن خانم‌ها را داشته است، من خیلی ناراحت شدم.

 

واقعاً همین مسایل است که باعث می‌شود ما جوان‌ها دین‌گریز شویم. چرا نباید به شرایط مورد توافق طرفین احترام قایل شد؟

 

من شرایط را هم برایتان ارسال می‌کنم و از شما خواهش دارم که مرا راهنمایی فرمایید.

 

از لطف شما هم ممنونم

 


1-زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر داد تا زوجه در هر زمانی که بخواهد از جانب زوج اقدام به متارکه کرده و خود را از علقه زوجیت رها سازد به هر طریق اعم از بذل یا اخذ مهریه.

 

2-زوج به زوجه وکالت بلا عزل داد تا هر زمان خواست مهریه را به هر میزان که خواست افزایش دهد.

 

3- زوجه اجازه دارد هر زمان اراده نمود به خارج از کشور مسافرت نموده و نیازی به اجازه مجدد زوج نباشد چه برای اخذ یا تمدید یا تجدید گذرنامه و این اجازه دائمی است.

 

4- زوجه حق ادامه تحصیل را تا هر مرحله‌ای که لازم بداند خواهد داشت در هر مکان و محلی که ایجاب کند .

 

5- زوج، زوجه را در انتخاب هر شغلی که مایل باشد و در هر محلی که صلاح بداند مخیر می‌نماید.

 

6- زوج مکلف است هنگام جدایی اعم از اینکه متارکه به درخواست زوج باشد یا به درخواست زوجه، کلیه دارایی خود را اعم از منقول و غیر منقول و وجوه نقدی بلا عوض به زوجه منتقل نماید.

 

7- حق انتخاب مسکن و تعیین کشور و شهر یا محل آن با زوجه خواهد بود.

 

8- حضانت فرزندان بعد از طلاق مطلقاً با زوجه خواهد بود و در صورت خروج از کشور نیز نیازی به اذن پدر نخواهد بود.

 

9-اختیار زمان بچه‌دار شدن مطلقاً در اختیار زوجه خواهد بود.

 

10-نزدیکی و تمکین در اختیار زوجه بوده و هر زمان که اراده نمود زوج مکلف به همبستری با زوجه خواهد بود.

 

11-اگر احیاناً تقاضای همبستری از سوی زوج باشد زوج باید قبلاً مبلغی (که از سوی زوجه تعیین می شود) به شماره حساب زوجه واریز نماید با این حال زوجه در نزدیکی مخیر بوده و این امر موجد هیچ حقی هم برای زوج نخواهد بود.

 

12-زوج به هیچ عنوان حق طلاق زوجه را نخواهد داشت.

 

13-زوج پس از متارکه به هیچ عنوان حق ازدواج را نخواهد داشت اعم از نکاح دائم یا نکاح منقطع.


14-زوجه هر وقت مصلحت بداند می تواند زوج را تنبیه بدنی نماید و زوج حق هر گونه اعتراض بعدی را در این خصوص از خود سلب و ساقط می نماید.

 

15-زوج مکلف به انجام کلیه کارهای منزل بوده و در موقع جدایی نیز حق درخواست اجرت المثل را از این حیث نخواهد داشت.

 

16-زوجه هر گونه که مقتضی و صلاح بداند در برقراری ارتباط با دیگران مخیر بوده و زوج حق هر گونه اعتراض بعدی را از خود سلب و ساقط می‌نماید.

 

17-درخصوص تربیت اولاد زوجه هر گونه صلاح بداند اقدام خواهد نمود و زوج حق دخالت در این خصوص را نخواهد داشت.

 

18-ریاست خانواده با زوجه خواهد بود.

 

19-زوجه شرط نمود که زوج ضمن اطاعت کامل از زوجه از والدین ایشان نیز تبعیت کامل داشته باشد.

 

20-زوجه شرط نمود عند اللزوم نفقه والدین ایشان نیز با زوج باشد.

 

21-حق رجوع بعد از طلاق با زوجه خواهد بود.

 

22-نفقه زوجه علاوه بر مصادیق قانونی که عبارت از تهیه مسکن و البسه و خوراک و هزینه های بهداشتی و دارویی می‌باشد شامل کلیه تفریحات زوجه نیز از قبیل مسافرت خارج از کشور و غیره خواهد بود و میزان نفقه نیز توسط زوجه بدون لحاظ کردن وضعیت مالی زوج تعیین خواهد شد.

 


 

پاسخ آیت‌الله مکارم شیرازی:

فکر می‌کنیم آنچه نوشته‌اید، منظورتان مزاح و شوخی بوده. هیچ برده‌ای هم در دوران بردگی دارای چنین محدودیتی نبوده و اگر زوجی را پیدا کنید که زیر بار این شرایط برود حتما باید او را به طبیب روانی معرفی کنید.

ضرب المثل جالب آش شله قلمکار

ضرب المثل جالب آش شله قلمکار

 

هر کاری که بدون رعایت نظم و نسق انجام گیرد و آغاز و پایان آن معلوم نباشد ، به آش شله قلمکار تشبیه و تمثیل می شود . اصولا هر عمل و اقدامی که در ترکیب آن توجه نشود، قهرأ به صورت معجونی در می آید که کمتر از آش شله قلمکار نخواهد بود.


اکنون ببینیم آش شله قلمکار چیست و از چه زمانی معمول و متداول گردیده است.
ناصر الدین شاه قاجار بنابر نذری که داشت سالی یک روز، آن هم در فصل بهار ، به شهرستانک از ییلاقات شمال غرب تهران و بعدها به علت دوری راه به قریه سرخه حصار، واقع در شرق تهران می رفت. به فرمان او دوازده دیگ آشی بر بار می گذاشتند که از قطعات گوشت چهارده رأس گوسفند و غالب نباتات مأکول و انواع خوردنیها ترکیب می شد. کلیه اعیان و اشراف و رجال و شاهزادگان و زوجات شاه و وزرا در این آشپزان افتخار حضور داشتتند و مجتمعأ به کار طبخ و آشپزی می پرداختند. عده ای از معاریف و موجهین کشور به کار پاک کردن نخود و سبزی و لوبیا و ماش و عدس و برنج مشغول بودند. جمعی فلفل و زرد چوبه و نمک تهیه می کردند. نسوان و خواتین محترمه که در مواقع عادی و در خانه مسکونی خود دست به سیاه و سفید نمی زدند، در این محل دامن چادر به کمر زده در پای دیگ آشپزان برای روشن کردن آتش و طبخ آش کذایی از بر و دوش و سر و کول یکدیگر بالا می رفتند تا هر چه بیشتر مورد لطف و عنایت قرار گیرند. خلاصه هر کس به فرا خورشان و مقام خویش کاری انجام می داد تا آش مورد بحث حاضر و مهیا شود. چون این آش ترکیب نامناسبی از غالب مأکولات و خوردنیها بود، لذا هر کاری که ترکیب ناموزون داشته باشد و یا به قول علامه دهخدا:" چو زنبیل در یوزه هفتاد رنگ" باشد؛ آن را به آش شله قلمکار تشبیه می کنند.

 

فرزندان بزرگ ترین ثروتمندان معروف جهان + عکس

فرزند کارلوس اسلیم

فرزندان بزرگ ترین ثروتمندان معروف جهان - www.taknaz.ir

کارلوس اسلیم الو ثروتمندترین مرد جهان که در آمریکای جنوبی زندگی می کند و صاحب تجارتی معادل 16 میلیارد دلار است، 6 فرزند ازجمله 3 پسر دارد که البته خیلی ها در مکزیک سرزمین مادری آن ها که اسلیم الو در آن از محبوبیت چندانی برخوردار نیست، آن ها را فرزندانی بی انگیزه و فاقد مهارت لازم برای حفظ سرمایه پدرشان می دانند.

کارلوس، مارکوآنتونیو پاتریک اسلیم دومیت پسرهای اسلیم الو و وارثان ثروت بی کران او در سال های آینده هستند و طی سال های اخیر، صاحب جایگاه و موقعیتی کلیدی در تجارت خانوادگی پدرشان شده اند. با ینکه کارلوس اسلیم هم چنان ریاست افتخاری شرکت گروپو کارسو را برعهده د ارد ولی فرزندان او بخش های مهمی از تجارت او را در اختیار گرفته اند. کارلوس جونیور چند سال پیش به عنوان مدیر اجرایی تلمکس برگزیده شد و پاتریک اخیرا رئیس شرکت موبیل بزرگ ترین شبکه وایرلس تلفن در آمریکای جنوبی شده و مارکو آنتونیو هم رئیس شرکت ایمبورسا و تجارت بیمه است.

ادامه مطلب ...

تصاویر چهره غمگین یک سگ در قبرستان حیوانات

تصاویر چهره غمگین یک سگ در قبرستان حیوانات

به گزارش تکناز به نقل از ایسنا ساکنان ویلنیوس پایتخت لیتوانی، قبرستانی برای حیوانات خود به صورت مخفیانه در جنگل ساخته اند.

در اروپای شرقی، پلیس لیتوانی پس از دریافت گزارش هایی مبنی بر تردد شهروندان به داخل این جنگل، این قبرستان مخفی را کشف کرد. در این قبرستان، اجساد حیوانات خانگی همراه با عکس و سنگ قبرشان دفن شده است.

تصاویر چهره غمگین یک سگ در قبرستان حیوانات

 

به چهره غمگین سگ دقت کنید!

ادامه مطلب ...

لباس پوشیدن دختر ویکتوریا بکهام سوژه شد + تصاویر

لباس پوشیدن دختر ویکتوریا بکهام سوژه شد + تصاویر
به گزارش تکناز پس از اینکه مدتها ویکتوریا بکهام بخاطر مسئله بارداری اش سوژه عکاسان بود حالا نوبت به دختر او یعنی هارپر سون رسیده است که سوژه جدیدی برای آنها باشد. این روزها هارپرسون بخاطر لباس هایی که می پوشد جلب توجه می کند!!!
 
لباس پوشیدن دختر ویکتوریا بکهام سوژه شد + تصاویر - www.taknaz.ir

ویکتوریا بکهام به دلیل فعالیت در دنیای مد، همیشه با ظاهری آراسته و مناسب دیده می شود. حالا باید دید آیا دختر او نیز در آینده راه مادرش را ادامه می دهد یا خیر؟

لباس پوشیدن دختر ویکتوریا بکهام سوژه شد + تصاویر - www.taknaz.ir

لباس پوشیدن دختر ویکتوریا بکهام سوژه شد + تصاویر - www.taknaz.ir

شتری که موهای این خبرنگار را خورد + عکس

رسانه‌های رسمی آمریکا اعلام کردند که یک خبرنگار حین اجرای برنامه‌اش با شتری مواجه شد که موهای او را به دهان گرفته و مشغول خوردن آنها بود.  

 
 به گزارش تکناز به نقل از ایسنا، این خبرنگار که برای تلویزیون محلی ایالت «ویرجینیا» کار می‌کند در مصاحبه‌ای با شبکه خبری NBC12 خاطرنشان کرد: درحال فیلمبرداری و اجرای زنده در منطقه «ریچموند» بودیم که ناگهان احساس کردم شتری که در آخور قرار داشت موهای من را به دهان گرفته و مشغول خوردن آنهاست.
 

شتری که موهای این خبرنگار را خورد + عکس - www.taknaz.ir

این زن جوان در ادامه افزود: پس از آن که این شتر موهایم را به دهان گرفت، فیلمبردار دست از کار کشید و به من کمک کرد تا موهایم را از دهان این حیوان بیرون بکشم. البته هنوز به این مساله پی نبردم که چرا این شتر موهایم را به دهان گرفته بود.